شمال نیوز- صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه: جدای از هرگونه سیاه بینی و بدبینی و بزرگ نمایی های سیاسی و جناحی و نیز ضمن تشکر از تلاش های فعالان عرصه های مدیریتی، جهت ارزیابی مردمی از عملکرد اولین ماه سال 1393 که موسوم به سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی است و به منظور افزایش مراقبت و ارزشیابی رسانه ای از عملکرد مدیران استان تأکید می کنم که یکی از ابتلائات کهنه شده ی نظام اداری ما، تأکید و اصرار مدیریتی بر پردازش های ستادی و نگاههای بوروکراتیکی به موضوعات دینامیکی و عملیاتی است و در این میان مشخصاً اقتصاد مقاومتی نیز که ذات و جوهره عملیاتی و حرکتی دارد و خیلی بیشتر از ماهیت ستادی اش، یک پدیده میدانی است، پس از گذشت ماهها از طرح آن توسط رهبر معظم انقلاب، بجای آنکه با ایجاد ستاد کارآمد اقتصادی، مصوبات آن مورد به مورد عملیاتی و اجرایی شوند، متأسفانه گرفتار جلسات اداری و تبدیل به اقتصاد ستادی شده و در محدوده همان همایش ها، هم اندیشی ها، نشست ها و ملاقات ها باقی مانده و طبعاً مفاد آن در چرخه های اجرایی، نصب العین مدیران واقع نشده و به عبارتی علیرغم تأکید مقام معظم رهبری، مبنی بر لزوم پیگیری آن با عزم ملی و مدیریت جهادی، ما به آن معنا نتوانستیم در سطوح متنوع مدیریتی استان اعم از اجرایی و اقتصادی، شاهد تصمیمی جدید، اتفاقی نو، تحرکی تازه و یا ارتقاء محسوس به مرتبه ای بالاتر نسبت به سالهای گذشته باشیم و افزون بر آن، سرنوشت فرهنگ و فرهنگ سازی نیز به مراتب مصیبت بارتر از سرنوشت اقتصاد است، زیرا اقلاً کلمه اقتصاد مقاومتی به واژه ای تکرار شونده مبدل شده است، ولی متأسفانه فرهنگ و فرهنگ سازی حتی در چرخه تکرار کلامی نیز فراگیر نشده و همچنان مهجور مانده است!
عزم ملی که بیانگر همگانی شدن این حرکت عظیم اقتصادی، توأم با توسعه و افزایش اهتمام و انسجام عمومی با مشارکت همه توانمندان شامل مدیران،صاحبان سرمایه، علوم، فنون و مهارتها و نیز فعالان عرصه های گسترده اقتصادی است، مطالبه حضور همگانی را تأکید و گوشزد می کند، در حالی که ما اصلاً شاهد اضافه شدن تازه نفس ها و یا تنوع چهره ها و گرایشات نبوده و غیر از چند ادعا که هرگز مسیر عملیاتی شدن را طی نکرده و یا لااقل به افکار عمومی در رسانه ها گزارشی نداده و اطلاع رسانی نکرده اند، اتفاق دیگری را ملاحظه نکرده ایم!
مدیریت جهادی که حاکی از تفکر، عزم و اراده جهادی در سطوح مدیریتی استان، همراه با ریسک پذیری ها و میانبر زدن ها و اعمال قاطعیت مدیریتی در عرصه های تصمیم گیری به منظور کوتاه کردن زمان و مسیر تشریفات و نیز کاهش هزینه های غیرضرور بوده است، عملاً کمتر دیده شده و بیشتر می توان گفت که ما شاهد مدیریت یکنواخت ستادی بوده و مدیران ما در عمل طوری رفتار می کنند که گویا قبل از نامگذاری امسال توسط رهبر معظم انقلاب، هم عزم ملی وجود داشته و هم مدیریتها، جهادی بوده اند و ظاهراً نیازی به تحولات جدید برای تحقق شعار سال وجود نداشته و همان سبک و سیاق سابق مدیریتی کفایت می کند و نیازی به طراحی ها و مدل های جدید مدیریتی برای جهادی کردن آن نیست، اگر چه در سخن، مثل همه تحلیلگران و صاحبان نظر، میدان داری کرده و همواره مصاحبه ها و سخنان خود را به این نامگذاری و ضرورت تحقق آنها متبرک می سازند!
حقیر بر آنم تا هر گونه بدنامی و برچسب زنی های مدیریتی همانند بی سوادی و کم سوادی و عضویت در گروههای فشار و صاحبان منافع و غیره را که متأسفانه در غالب دولت های گذشته باب بوده و الان هم رایج است، به جان خریده، اما این نکته را متذکر شوم که اقتصاد مقاومتی، طرحی نو در اقتصاد ملی است و بشدت به بکارگیری اندیشه های نو و اندیشمندان توانمند از هر طیفی نیاز داشته و ما برای برون رفت از شرایط نامطلوب اقتصادی، چاره ای جز همدلی با مسافران توانمند و انگیزه دار کشتی متلاطم اقتصاد ملی مان نداریم و در این میان کشتی اقتصاد استان، بیش از اقتصاد ملی، مستلزم استفاده از توانمندان معدودی است که در قالب سرمایه گذاران، متخصصان و یا مدیران مجرب، انگیزه خدمت به مردم را داشته و پا به رکاب و آماده منتظر فراخوان مدیران امروز استان اند!
استفاده از ظرفیت های فکری، مهارتی، فنآوری، علمی و تجربی دانشگاهها و جهاد دانشگاهی و پارک های علم و فنآوری و نیز استفاده از ظرفیت های فرهنگی و نفوذ مردمی حوزه ها و نمازهای جمعه و روحانیت، برای فراگیرکردن استقبال از عضویت در ستاد نجات اقتصاد متلاطم استان که در اصل قطعه ای از پازل اقتصاد ملی ماست، از اهم وظایف و بایدهایی است که مدیران ارشد استان بایستی به آن توجه و اهتمام نشان دهند و نگذارند که این پروسه همگانی، خدای ناکرده، قربانی نگاه جناحی و یا تصمیمات ناگهانی شود که در این میان، دود ناتوانی مدیران به چشم مردمی خواهد رفت که باورمندانه در انتظار گشایشی آنچنانی هستند!
موقعیت شناسی، استعدادیابی، امکانات افزایی، بستر سازی، مدیرشناسی، برنامه ریزی، تخصص گرایی، سازمان دهی، سرمایه گذار شناسی، پروژه پردازی، نیازشناسی، تعیین هدف، تعیین مسیر، تعیین استراتژی، تعیین خط مشی، تعیین ابزار، تعیین اختیار و دهها گزینه مدیریتی دیگر می توانند نگرش های موجود را با الهام گیری از استانها و حتی کشورهای موفق و هم افلیم، عملیاتی کرده و کارکرد ستاد اقتصادی را عینی تر سازند!
به هر حال با استناد به قطار انبوه بیکاران استانی اعم از تحصیل کرده ها و تحصیل نکرده ها، می دانیم که اقتصاد استان بیمار است و ما در سالهای گذشته بجز چند پروژه ی غالباً نامربوط با اقلیم استان، نتوانستیم پروژه های بزرگ به استان آورده و یا تحرک مشهودی را در زمینه های مستعد استانی اجرایی کنیم و می دانیم که ما مستعدترین استان کشور برای رشد اقتصادی هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی در ابعاد کشاورزی، گردشگری و صنعتی هستیم و بسیار حیف است که با بی اعتنایی به این همه مواهب الهی، استعدادکشی راه انداخته و استان را دچار سکته های ناگهانی و یا ضربه های مغزی و نتیجتاً مرگ زودرس اقتصادی کنیم!
در پایان از مدیران ارشد استان که طبق عادت مألوف، عمر ستادنشینی آنها بیشتر از صف پیمایی و صحنه آرایی آنان است، انتظار می رود که از لاک ساختمان اداری خود بیرون آمده و با افزایش بازدیدهای میدانی و تصمیمات عملیاتی و راه اندازی پروژه ها، عملاً از کار فعالان اقتصادی بخصوص در بخش خصوصی گره گشایی کرده و نگذارند که ندانم کاری های مدیران و یا نخواهم کاری های کارشکنان، مانع از پهلو گرفتن کشتی متلاطم اقتصاد استانی در ساحل آرامش درآمدافزایی و اشتغال زایی و کارآفرینی گردد!